تولد

روز تولدم.

برای 23 سالگی‌ام می‌نویسم.

بهت افتخار می‌کنم.

شجاع‌تر شدی.

داری اجازه می‌دی ارزوهایت به واقعیت تبدیل شوند.

برای سن جدیدم خوشحالم و ناراحت.

دوست دارم سن 20 سالگی برای همیشه با من می‌ماند. از طرفی هم وقتی که فکر می‌کنم چقدر در این 3 سال همه چیز فرق کرده و من عوض شدم، دوست دارم بزرگ‌تر شم و ببینم دیگر چه تغییراتی در من به وجود می‌اید.

آینده

هیچوقت دوست نداشتم از اینده با خبر باشم.

از غافلگیری‌اش خشنودم.

اینکه اکنون من چه می‌کنم نتیجه تمامش را می‌توانم در سن بالاترم ببینم.

تغییر

گاهی دوست دارم بلندگویی به دست بگیرم و فریاد بکشم “من عوض شدم، تغییر کردم”.

وقتی کل زمین و دنیا دائم در حال تغییر است من تغییر نکنم، عقب می‌مانم.

همه برای بهبود تغییر می‌کنند و من استثنا نیستم، برای بهبودم قرار است خیلی تغییر کنم.

این تغییرات با سختی شروع می‌شود و بعضی وقت‌ها مدت‌ها مبارزه می‌طلبد، اما نتیجه‌اش رشد است و من برای این رشد تلاش می‌کنم.

نوشتن

نوشتن یکی از اصلی‌ترین محرک‌های من برای تغییر بود و هست.

با نوشتن خودم را شناختم،

خودم را پذرفتم،

خودم را دوست داشتم.

با نوشتن، سختی تغییر را اسان می‌کنم و برای بهبودم می‌نویسم.

درباره امروز…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *