زندانی در خانه

امروز آمده‌ام پایین ساختمان بلندی که در آن زندانی شده بودم. بعد از چند وقت طولانی حالا پا روی زمین می‌گذارم. کمی قدم می‌زدم، شاید دیوانگی باشد اما دستانم را باز می‌کنم و میان درختان کاج می‌چرخم؛ و باز قرار