مقدمه

فرض کنید که در یک مهمانی خانوادگی جمع شده‌اید و با اعضای خانواده گرم صحبت و بگو بخندید، بعد از مدت‌ها از اینکه خانواده را می‌بینید خوشحال هستید.

هنگام شام  شما را صدا می‌کنند درحالی که با خیالی مطمئن به سمت میز شام قدم برمی‌دارید تلفن همراهتان شروع به زنگ خوردن می‌کند. چند قدمی که رفته‌اید، می‌ایستید و به شماره فردی که به شما زنگ می‌زند نگاه می‌کنید. فرد مورد اعتماد در کسب‌وکار شماست.

تلفن را جواب می‌دهید و صدای نفس‌های نامنظم شخص پشت تلفن شما را نگران می‌کند. به شما می‌گوید کار دچار مشکل شده و هرچه تا این ساعت بدست آورده‌اند ضرر است و ضرر. گیج می‌شوید. دیگر نه صدای خنده‌های جمعیت جمع شده در خانه را می‌فهمید و نه صدای فرد پشت تلفن را.

تنها چیزی که می‌توانید به آن فکر کنید رفتن به محل کارتان و بررسی شرایط است. بی‌انکه شام بخورید لباس می‌پوشید و خانه را به سمت محل کارتان ترک می‌کنید. در سر سوال‌های زیادی شکل می‌گیرد: چرا این اتفاق افتاد؟ کجای کارم اشتباه بود؟ یعنی می‌تونم شرایط رو تغییر بدم؟ کارم نابود می‌شه!!!

اگر شما از این دست سوالات در سر دارید در ادامه همراه من باشید.

کسب‌وکار چیست؟

کسب‌وکار  انجام فرایندهای تجاری چون خرید و فروش، ایجاد ارزش برای مشتری، ارائه خدمت به مشتری و خدمات‌رسانی و کسب سود.

در اینجا هدف ما تنها تعریفی ساده از کسب و کار نیست می‌خواهیم وارد بخش‌های چون رهبری و تحول یک کسب‌وکار شویم.

مهم نیست که شما الان صاحب یک کسب‌وکار هستید یا نه؛ می‌خواهید کسب‌وکار داشته باشید و یا نه این مقاله به شما کمک خواهد که که دیدی کلی و جزئی به این فرایندها داشته باشید.

دگرگون‌سازی کسب‌وکار

فرض کنید درحالی که همه چیز درحال تغییر است؛ یک فعالیت چرخه‌ای بی‌تغییر خودش را دائم تکرار کند.

چه اتفاقی برایش می‌افتد؟

دو حالت ممکن است:

  1. یا انقدر می‌چرخند و می‌چرخد تا به دست خودش نابود شود.
  2. یا افراد آن را کنار بگذارند که در نهایت این کنار گذاشتن نیز سبب نابودی می‌شود.

پس اجازه بدهید از یک جمله کلیشه‌ای استفاده کنم.

هر چه در این دنیا ثابت و بی‌تغییر بماند در معرض نابودی قرار می‌گیرد.

برای اینکه یک کسب‌وکار یا حتی به طور کلی‌تر یک فعالیت بتواند به حیاط خودش ادامه دهد باید تغییر و تحول را در کنار انجام فعالیت‌های اصلی‌اش، در نظر بگیرد.

چگونه یک کسب‌وکار را متحول کرد؟

در مقاله “رهبری تغییر؛ چرا تلاش‌ها برای تغییر شکست می‌خورند؟”  جان کاتِر، به 8 مرحله برای دگرگون‌سازی کسب‌وکار اشاره کرده است:

تهیه نسخه الکترونیکی کتاب “مدیریت تغییر” 10 مقاله‌ای که از هاروارد باید بخوانید

اولین مرحله ایجاد حسی از فوریت و ضرورت:

در این مرحله باید درباره واقعیت بازار و رقابت‌هایی که در این بازار شکل می‌گیرد تحقیق کنیم و بحران‌ها و فرصت‌ها را شناسایی کنیم.

این به چه معنا است که: اول از همه بازاری که قرار است در محدود آن کار کنیم را کامل بشناسیم و بدانیم رقبای ما برنامه‌هایی که دارند در چه جهت است؛ یک مثال کوچک؛ شما تولید کننده لباس هستید و رنگ سال معرفی شده است، و یا ترند لباسی امسال مربوط به پارچه چرم است و سلیقه مشتریان و بازار به سمت کت‌های چرم می‌روند. اگر شما از این برنامه عقب باشید و به روال تولیدی خود ادامه دهید ممکن است فروش شما کاهش پیدا کند و یا مشتریان شما تولیدی دیگری را برای خرید به شما ترجیح دهند.

حال برای بخش چالش‌ها و فرصت‌ها اجازه دهید به گفته تینا سیلیگ در کتاب “کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم” اشاره کنم:

نگرش شما بزرگ‌ترین عامل تعیین کننده است برای این که چه کاری را می‌توانید به انجام برسانید.، و شما خود این نگرش را کنترل می‌کنید. نوآوران حقیقی حتی در شرایط بسیار دشوار راه حل خودشان را پیدا می‌کنند.

او می‌گوید که نگاه شما به مشکل تعیین کننده وضعیت شما است. اگر در حد مشکل و بحران آن را برای خود نگه دارید ممکن است خیلی چیزها را از دست بدهیم؛ اما اگر آن را از دیدی دیگر نگاه کنیم ممکن است به فرصت تبدیلش کنیم.

دومین مرحله تشکیل اتحاد و رهبری قدرتمند:

گروهی از افرا که قدرت رهبری تغییر را دارند در کنار هم جمع کنیم و همه را ترغیب کنیم که تیم شوند و تا یک کار گروهی برای تغییر فرایند کسب‌وکار شکل بگیرد.

فرض کنید می‌خواهید  چرخه کسب‌وکارتان را متحول کنید، اما هیچ یک از افراد تمایلی به این کار ندارند. اول از همه باید قدرت این رهبری را در خود ایجاد کنید و افرادی را از میان اعضای کار پیدا کنید که می‌توانند به شما در این راه کمک کنند و سپس برای اینکه تمام شرکت تیمی شوند برای اینکه هدف شما به درستی دست بیاید باید افراد را ترغیب  تشویق کرد. این مرحله بسار مهم است اگر کسب و کار رهبری قدرتمند و متحد نداشته باشد در این مرحله از دگرگون‌سازی شکست می‌خورد.

سومین مرحله ارائه‌ی بینش و دیدگاه:

ایجاد دیدگاه برای کمک به جهت دهی دگرگون‌ساز.

باید ارائه‌ای شفاف و بدون ابهام از دیدگاه و هدف‌تان از دگرگون‌سازی کسب‌وکار بیان کنید. این دیدگاه تا انتها به روند تحول کسب‌وکار جهت می‌دهد.

کاتر اشاره می‌کند:

اگر نمیتوانید بینش خود را ظرف 5 دقیقه یا کمتر به دیگران منتقل کنید و واکنشی از آنان دریافت کنید که هم نشاندهنده  فهم و هم نشان دهنده علاقه ی آنانا باشد؛ باید بدانید که هنوز در این مرحله از فرایند باقی مانده اید و راه درازی در پیش دارید.

چهارمین مرحله انتقال بینش و دیدگاه:

استفاده از تمام راه‌ها‌ و ابزارها برای انتقال بینش جدید و راه‌های دستیابی به آن‌‌ها.

در این مرحله باید بینشی که در مرحله قبل شکل گرفت را به بهترین حالت انتقال بدیم به افراد و به شاتراک بگذاریم. با این انتقال کارمندانی که با وجود نارضایتی از عملکرد کسب و کار راضی به تحول در کسبو کار نیستند را میتوان ترغیب کرد و به انها گفن این تحول موثر و مفید خواهد بود.

پنجمین مرحله توانمند سازی دیگران برای عمل بر اساس بینش جدید:

به توضیح کاتر، باید موانع تغییر را در این مرحله کنار زد. ساختارهایی که برای تحول مانع اینجاد میکنند را اصلاح و یا حذف کرد. باید تمام فعایت های گروه همگام به تحول کسب و کار باشد.

ششمین مرحله برنامه ریزی برای دستاوردهای کوتاه مدت و دستیابی به آن:

باید برای انچه که می‌خواهیم در کوتاه مدت از این دگرگوم سازی به دست بیاوریم؛ برنامه‌ای تدوین کنیم.

اگر ما در رستای این تحول به هدف‌های کوتا مدت دست پیدا کنیم باعث می‌شود تیم روحیه‌اش را حفظ کند و از ادامه راه ناامید نشود.

در این مرحله باید به کارکنانی که همراه این تحول بودند پاداش داده و از انها بخاطر همکاری سپاس‌گذاری کرد.

هفتمین مرحله یکپارچه سازی و تقویت بهبود عملکرد و ایجاد تغییرات بیشتر:

در این مرحله منظور کاتر این است که وقتی که به دستاوردی در پی این بینش جدید می‌رسیم باید به دنبال باورهای جدید باشیم و اجازه ندهیم در همان مرحله اولیه موفقیت بمانیم. باید در این مرحله افراد و کارمندان را تشویق کنمی و تربیت کنمی تا بتوانند این بینش جدید را اجرا کنند.

هشتمین مرحله نهادینه سازی رویکردهای جدید:

باید در این مرحله ارتباط میان باورهای جدید و تاثیر ان ها بر موفقیت شرکت را نشن دهیم و برنامه‌ای برای توسعه و تداوم این فرایند و توالی آن داشت باشیم.

به این صورت که این 8 مرحله را میتوان یک چرخه به حساب اورد درحالی که می‌چرخد به کسب‌وکار کمک می‌کند کارایی خودش را حفظ کند و مفید واقع شود.

در یک جمع‌بندی

یک کسب‌وکار اگر بدون ارزیابی خودش و یا پس از ارزیابی در صورت نیاز به متحول کردن فرایندهایش نپردازد کم کم کارآیی خودش را از دست می‌دهد و در دریای کسب‌وکارهای غرق شده فرو می‌رود.

در روند مدیریت یک کسب‌وکار ارزیابی، اصلاحات و متحول‌سازی بسیار اهمیت دارد.

در مقالات بعدی دگرگون‌سازی کسب‌وکار را از دیدگاه صاحب نظران دیگر بررسی خواهم کرد.

توضیحات این صفحه به روز خواهد شد.

درگرگون‌سازی کسب‌وکار| 8 مرحله از دیدگاه جان کاتر
برچسب گذاری شده در:         

3 نظر در مورد “درگرگون‌سازی کسب‌وکار| 8 مرحله از دیدگاه جان کاتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *