تا به حال به فکر راهاندازی کسبوکار برای خودتان افتادهاید؟
کسبوکاری را راهاندازی کنم؟ ممکن است این سوال بارها و بارها در ذهنمان شکل گرفته باشد. کسباما آیا به آن توجه کردهایم؟ یا نه، بیتوجه به این پرسش مسیر زندگی را ادامه دادهایم؟ اگر شما به دنبال پاسخی برای این پرسش هستید این مقاله میتواند مناسب شما باشد. مقالهای که خواهید خواند قرار است کمک کند آسانتر به سراغ شروع کسبوکارتان بروید.
ساختمانسازی و کسبوکار
قبل از راهاندازی یک کسبوکار، بیایید باهم یک ساختمان بسازیم، شاید در انتها نیز، سر از دنبال کردن یک نقشه گنج دربیاوریم، هر چیزی ممکن است.
اما الان این پرسش مهم است که برای ساختمانسازی چه موادی لازم است؟
پول، زمین، مهندس، معمار و هر آنچه که ریز و درشت به ذهنمان میرسد.
نکته قابل بیان در اینجا:
تا به حال کلمات آیندهنگاری و آیندهپژوهی را شنیدهاید؟ آیندهنگاری یعنی، آیندهی مطلوبی را که در آیندهپژوهی بررسی کردهایم، به شکل مکتوب دربیاوریم تا، بدانیم کجا هستیم و به کجا میخواهیم برسیم.
در ساختمانسازی و کسبوکار هم این نگارش باید اتفاق بیوفتند.
تنها نمیتوانیم بگوییم میخواهیم یک ساختمان بسازیم! سیمان بیاورید! بتون ریزی کنید! و فلان و فلان! مهندسی را هم سرکار بیاوریم و توقع داشته باشیم سر سه ماه خانه را به ما تحویل دهد. که خب صد البته این کار ممکن است اما نتیجه مورد قبول ما نخواهد بود.
حالا باید چه کنیم؟
باید هر آنچه که در ذهنمان میگذرد را مکتوب کنیم.
برای ساختمانسازی، باید طرح ساختمان بنویسیم.
برای راهاندازی کسبوکار باید طرح کسبوکار بنویسیم.
این طرح مشخص میکند تا بدانیم در ساختن خانه:
بودجهای که لازم داریم چقدر است؛
متراژ مدنظرمان چقدر باید باشد؛
چند اتاق داشته باشد؛
اشپزخانه اپن باشد یا نه؛
بالکن داشته باشد؛
از چه مصالحی استفاده شود؛
دیوارها رنگامیزی شود یا نه؛
و از این دست پرسشها.
در راهاندازی کسبوکار این طرح کمک میکند تا بدانیم:
هدف ما از این کار چیست؛
مخاطبانمان چه کسانی هستند؛
چگونه میتوانیم با مخاطب ارتباط بگیریم؛
مزیت رقابتی ما چه خواهد بود؛
سود و زیان چقدر است؛
درآمد و هزینه نیز در این طرح مشخص میشود.
مهم:
یک طرح به ما کمک میکند تا بدانیم کجا هستیم، چه داریم و میخواهیم به کجا برسیم و چه داشته باشیم.
نگارش طرح کسبوکار، اولین مرحله از راهاندازی کسبوکار است.
نقشهگنج و کسبوکار
حال به جای ساختن یک ساختمان فرض کنید نقشه گنجی پیدا کردهاید.
تصور کردید؟ قبل از هر چیز به این پرسش پاسخ دهید:
آیا فورا راه میافتید و به یک جزیره متروکه میروید تا گنج را پیدا کنید؟
دو پاسخ در اینجا مورد انتظار است.
اول: بله، ممکن است.
دوم: نه، باید بررسی کنیم.
پاسخ دوم درست است.
قبل از حرکت باید بررسی کنیم. چه چیزهایی را؟
اینکه آیا رفتن به آنجا ممکن است؟ اگر ممکن است چقدر ریسک دارد؟ آیا وزن چیزهایی که در این راه از دست میدهیم بیشتر از آن چیزی است که بدست میآوریم؟ آیا قبل از ما کسی به دنبال این نقشه گنج رفته است؟ نتیجهاش چه بوده؟
نکته:
طرح کسبوکار کمک میکند ما ایده را تحلیل کنیم. مخاطب رو بشناسیم. هزینهها و درامد را بررسی کنیم. با رقبا آشنا شویم.
این طرح تصویری از حال، آینده و حتی گذشته به ما میدهد تا آگاهانه دست به انتخاب بزنیم و این انتخابها استراتژی کسبوکار ما را مشخص خواهند کرد.
پس برای نتیجه لازم است که دوباره تکرار کنیم:
برای راهاندازی کسبوکار نیاز است در قالب پرسشهایی مشخص کنیم که هدف ما چیست و به صورت جداگانه بدانیم مخاطب، کانالهای ارتباطی، محصول یا خدمت، هزینهها و درآمد و غیره، چه هستند و ما کجای این مسیر هستیم و به سمت کجا حرکت میکنیم.