اتفاقی که میافته عجیبه! این اتفاق چیه؟ چیکار میکنه؟ بعد از دانشگاه، نه! وقتی که وارد دانشگاه شدم، انگاری به این نتیجه رسیدم که بسه درس، وقتشه که رشد کنم. عاشق کلمه رشد هستم. ترم اول فقط با کنجکاوی و
پذیرش
زیاد با خودم کنجار میروم. درمورد احساساتم. درمورد بیان تمام چیزی که در ذهنم میگذرد. به قول جودی ابوت: خیلی مشکل است ادم بخواهد تمام وقت مراقب خودش باشد تا انچه احساس میکند، نگوید. من با جودی بزرگ شدم، الان
آزادنویسی در مفهوم ساده
اولینبار اولین مواجه من با بحث آزادنویسی کلاسهای نویسندگی خلاق، مدرسه نویسندگی بود. تصور اولیه من از آزادنویسی بنویس، آنقدر بنویس و بنویس بدون انتخاب موضوعی یا با انتخاب موضوعی، 30 دقیقه بنویس، کمتر یا بیشتر بنویس. فرایند آزادنویسی یک
سفر به گذشته
بیان نخست امروز که لابهلای نوشتهها گم شده بودم و دلم به نوشتن مقالهای آموزشی نمیرفت، نگاهم به داستانکوتاهی که نوشته بودم افتاد و گفتم وبلاگم را با این روایت به روز کنم. امیدوارم همانجوری که در قلب من جا
خود
.you are not here to make others understand you .you are here to understand yourself جملهای که امروز روی صفحه گوشیم نمایان شد. چقدر هوای خودمان و خواستههای خودمان را داریم؟ چه بخواهیم چه نخواهیم دور ما حرفها و خواستههای
کلمات
مبارزه یکی از بزرگترین لحظات زندگیم مبارزه با عصبانیت بوده. جایی که کلمات درون مغزم گلوله میشوند و تنها راه برای پرتابشان به بیرون دادن زدن است. اما فایدهاش چیست؟ تنها پس از پرتاپ این گلولههای آتشین، خانهای ویران شده
چرا تنبلی؟
چرا تنبلی؟ اعتقاد دارم آدم تنبلی نیستم؛ فقط راحتطلبم. شما اینطور فکر نمیکنید؟ راحتطلبی باعث شده کارهایم را به زمانهای دیگر بیاندازم، همین میشود که آلارم ذهنم به صدا در میآید و میگوید وقت تمام شده است. تنبلی معانی متفاوتی
نوشتن راهی برای بازیابی
4 سال کارشناسی، و 2 سال ارشد، درس هایی مربوط به داده، اطلاعات و دانش را خواندم و یاد گرفتم. سر هر کلاس، استاد پای تخته هرم دانش را رسم کرد، این هرم حرکتی رو به بالا دارد. داده، اطلاعات،
فرمول کلمات
ترکیب چند کلمه ساده: میتواند پاراگرافی خلق کند. ترکیب چند کلمه ساده + احساسات: میتواند پاراگرافی تاثیرگذار خلق کند. ترکیب چند کلمه ساده + احساسات + تجربه: میتواند پاراگرافی تغییرآفرین خلق کند. همه اینها نشان میدهد، با نوشتن میتوان ساده
نویسنده سرآشپز
اولین چهارم دبیرستان، دقیق روزهایی که منتظر کنکور بودم بهترین روزهای فعالیتم برای خلق کردن بود. معمولا وقتی در یک محدودیت قرار میگیرم فعالتر میشوم. مثل همین حالا که پایاننامهام دور تمام کارهایم یک حصار کشیده اما هر روز سعی