آن روزها و این روزها
وقتی به این عبارت نگاه دوختم، گذشته و حال در نظرم نمایان شد.
احتمالا خیلی از شما هم همین نگاه را به آن روزها و این روزها داشته باشید.
پس وجه تمایزی در دیدگاه من و شما نیست و نخواهد بود.
به ان روزها که فکر میکنم، به حال هیچ چیزی غبطه نمیخورم.
ادمی که در حال زندگی میکنند، گذشتهاش با تمام دردها شیرین است، زیرا که به خودش اعتماد کرده و تا در حد توانش برای همان لحظه زندگی کرده است.
نمیدانم در این بخش هم دیدگاه یکسانی داریم یا نه.
ریحانه مهربان و ریحانه بیحال
همین الان که این یادداشت را در سایتم مینویسم و تا دقایقی بعد منتشرش میکنم، حال و احوالم خوش نیست. از صبح همین بوده. اما با این وجود، از جا بلند شدم.
دور و اطرافم را مرتب کردم، کتاب خواندم، درس خواندم، سریال تماشا کردم، آهنگ گوش دادم، ناهار خوردم و کمی استراحت کردم.
یک جورایی میشود گفت، ریحانه مهربان درونم امروز کنار ریحانه بیحال بود. او را درک کرد، دستش را گرفت و او را به ذره ذره انجام دادن کارهایش تشویق کرد.
قطعیت
جملاتی که با کلماتی چون هرگز و هیچوقت و همیشه شروع میشوند قاطعانهاند.
و من با قطعیت مینویسم:
هیچوقت نباید اجازه بدهیم بیحالی به ما غلبه کند.
من بیحالم و تمام روز را بیحال گذراندم، اما ذرهای از برنامه روزانهام کنار نکشیدم.
و برای من این یک موفقیت است.
خوشحالی
چند وقت پیش طی مکالمهام با شخصی از من پرسیده شد، چه چیزی تو را خوشحال میکند؟
مکث کردم، به خودم روجوع کردم. فهمیدم همه چی. در پاسخ گفتم :هر چیز کوچکی میتواند من را شاد کند.
از صبح تمام سلولهای ذهنم میگفتند: “ولش کن. یک روز هیچی روی سایتت منتشر نکنی چیزی نمیشه.”
اما وقتی به خواسته قلبیام مراجعه کردم، دریافتم که با انتشار کوچکترین متن روی سایتم شاد و ممکن است از بیحالی دور شود.
نتیجهگیری
برای همین تصمیم گرفتم هر انچه در ذهن اشفتهام ریخته، در این صفحه خالی سرازیر کنم.
الان با اطمینان میتوانم بگویم حالم کمی بهتر است، بعد از ویرایش این متن و انتشارش سراغ ادامه درس خواندنم میروم.
شما وقتی بیحال باشید چیکار میکنید؟
Pingback:نگرانم!! | ریحانه تقیزاده