گفت: بیحوصلگی اجازه این را که بنویسم به من نداد. مانعی که باید با او دوست شد. باید درکش کرد. اگر بیحوصلهای باید دست خود بیحوصله ات را بگیری و با او حرف بزنی پیش بروی تا انکه بالاخره چهره
وقت بیکاری چیکار کنیم؟
سلام دوست عزیزم. مدتهاست که دچار بیحوصلگی هستم. حتی به دوستم میگفتم آنقدر بیحوصلهام که کاری را که دوست دارم هم نمیتوانم انجام دهم. همینقدر بیانگیزه و بیحوصله. از یک طرف هم نشستن در گوشهای و هیچ کار نکردن و