سیاره مخصوص

چند وقتی است که عجیب ساکت می‌شم.

انگار که در این سیاره زندگی نمی‌کنم و زندگی نخواهم کرد.

در دنیایی دیگر،

جایی که انگار تمام اکسیژن‌ها در ان ذخیره شده باشند.

هرگاه نفسم می‌برد،

قلبم که به تپش می‌افتد،

عرق سرد پیشانیم را خیس می‌کند و

دستانم در هم مچاله می‌شوند،

پناه می‌برم به این راه پر از اکسیژن،

نفسی عمیق می‌کشم.

دم با 5 شماره،

نگهداشتن نفس با 5 شماره،

و بازدم با 5 شماره.

ارام می‌شوم.

این دنیا کجاست؟

دنیایی که من در ان زندگی می‌کنم این کره خاکی نیست.

مریخ و ماه هم نیست.

نزدیک خورشید و دور از ان هم نیست.

جایی‌ بی‌شباهتی به ماه یا زمین نیست،

جایی پر از راه‌های پر پیچ و خم مثل یک هزارتو.

انجا چه می‌کنم؟

من انجا زندگی می‌کنم.

جایی که به آن مغز می‌گویند.

گاهی به استقبال یک ایده می‌روم و گاهی از هجوم احساساتی ناشناخته فرار می‌کنم.

گاهی تکیه به دیواری از جنس سلول می‌دهم و زانوهایم را در اغوش می‌کشم و جوهر خودکارم را با اشک روان می‌کنم و چند کلمه می‌نویسم.

بعضی وقت‌ها هم فرار فایده‌ای نداد. افکاری به عطمت یک دود سیاه می‌ایند و دستشان را دور گلویم می‌فشارند، نفس کم می‌اورم.

نشستن و اشک ریختن چاره نیست.

باز در همان نفس تنگی چند کلمه روی دیوار سلولی مغزم می‌نویسم.

گره دست‌ها باز می‌شوند،

ارام و ارام.

سیاهی تبدیل به بچه‌ای کوچک اما غمزده می‌شود. کنارم می‌نشیند و اشک می‌ریزد و تنها می‌توانم در اغوشش بکشم.

دلداری دادن بلد نیستم.

تنها می‌توانم با بودنم کسی را دلداری دهم.

بعد فکر می‌کنم اگر نباشم چه.

ادامه‌اش را دیگر فکر نمی‌کنم.

اگر نباشم یعنی نیستم.

احتمالا همچون ذره‌ای در اسمان پراکنده شدم.

شایم هم در دنیایی دیگر دارم جواب کارهای کرده و نکرده‌ام را می‌دهم.

مطمئنم که انجا پیری‌ام را می‌بینم.

محو.

اما استوار.

نشسته گوشه‌ای.

باز هم ساکت است.

انگار همان موقع که در دنیا پا گذاشتم مُهری را روی دهانم کوباندن، مهری که رویش نوشته شده بود: “این ادم ساکت متولد شده و ساکت در مسیر زندگی قدم برمی‌دارد و در انتها هم ساکت از دنیا می‌رود.”

ناراحت نیستم از این سکوت.

من هم می‌توانم حرف بزنم.

اما جایی که شنونده‌ای باشد.

جایی که درک کننده‌ای باشد.

از این همه ساکت بودن خسته و غمگین نیستم.

این همه سکوت نشان از این است که جایی دیگر،

درست وسط راه سلولی مغزم با خودم زیاد حرف می‌زنم.

سکوتی معنادار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *