این یکی دو هفته کارم شده وقت دزدیدن برای اینکه بتوانم دقیقه‌ای کتاب بخوانم.

کتابی که این روزها ورق می‌ز‌نم، کتاب یادداشت‌های یک دوست، از انتونی رابینز است.

تصمیم گرفتم با خواند هر فصل مطلبی را در سایتم بارگذاری کنم و نظر خودم را بیان کنم. با این کار دو هدف دارم:

اول: مطلبی که مفید بود را برای شما به اشتراک بگذارم.

دوم: این مطالب را در ذهن خودم، با نوشتن تثبیت کنم.

نام فصلی که امروز می‌خواندم، باورهای خود را بسازید: انقلاب فکری، بود.

خواندن این بخش هم برایم شوک‌اور بود، هم باعث تفکر بیشتر درمورد باورهایم شد.

اول باهم دو بخش کوتاه از متن کتاب را بخوانیم.

«وقتی به چیزی اعتقاد دارید، فرمان بی‌چون و چرایی به مغز صادر می‌کنید، تا عکس‌العمل‌های مشخصی را نشان بدهید.

همین که به چیزی اعتقاد پیدا کردیم، آن عقیده بینایی و سایر حواسمان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.»

ما با باورهایی که داریم می‌توانیم در ادامه مسیر زندگی تاثیرات مثبت یا منفی بگذاریم.

خیلی وقت‌ها وقتی که به کندوکاو ذهن می‌پردازیم، می‌بینیم تمام باورهای ما، منفی‌اند.

“زندگی سخت است.”

” زندگی یک بار هم روی خوش به من نشان نداده.”

“شکست خوردم.”

“تلاش‌هایم به پوچی می‌رود.”

“افسرده‌ام.”

“خدا که از من رو برگردانده.”

و از این دست جمله‌ها.

یکی از باورهای انتونی رابینز که به اعتقاد خودش برایش امید به همراه داشته به شرح زیر است:

«لطف خدا شامل حال بندگان است. فقط گاهی دیر و زود دارد.»

ممکن است با مثبت‌اندیش بودن و اعتقاد به اینکه همه چیز حل می‌شود، فورا به نتیجه نرسیم، اما با کمی صبر و اعتقاد و باور واقعی به این امر، قطعا نتایج را مشاهده خواهید کرد.

چطور است یک بار هم که شده دور اعتقاد به سیاهی را خط بکشیم و ذهنمان را به سمت نور هدایت کنیم.

در پایان فصل انتونی رابینز اشاره می‌کند که:

«در حال حاضر به چه باورهایی نیاز دارید؟ ایا لازم است معتقد شوید که دارای قدرت هستید و فردا می‌تواند از عهده یک مصاحبه شغلی برآیید؟ یا آن قدر نیرومند هستید که می‌توانید یک رابطه نامناسب را قطع کنید؟ حداقل یک باور را برای خود بنویسید که هم‌اکنون می‌خواهید آن را در خود به وجود بیاوردید.

می خواهم باور کنم که:

……………………………………………………………….»

او در جواب اشخاصی که می‌گویند من اعتقاد داشتم اما اتفاقی نیوفتاد، می‌گوید: «شما صبر نکرده‌اید و زود هنگام دست به قضاوت زده‌اید.»

یکی از راه‌هایی که می‌شود با آن باورهایمان را تغییر دهیم، نوشتن و مرور جملات تاکیدی مثبت است.

در کتاب راه هنرمند نوشته جولیا کامرون به جملات تاکیدی و تاثیر آنها اشاره شده است.

جولیا کامرون می‌گوید: « عبارت‌های تاکیدی به شخص کمک می‌کند تا به حس ایمنی و امید دست یابد.»

نمونه‌ای از جملات تاکیدی در کتاب راه هنرمند:

“خلاقم.”

“من از استعدادهای غنی و خلاق برخوردارم.”

” من هنرمندی تابناک و کامیاب.”

شما به چه چیزهایی اعتقاد دارید؟

پیشنهاد: لیستی از باورهایی که هم‌اکنون در ذهن دارید را بنویسد و سعی کنید آن‌هایی که منفی‌اند را حذف و آن‌هایی که مثبت‌اند را بیش از قبل تکرار کنید، و صبر داشته باشید تا واقعا اتفاق بیوفتد.

ما به چه چیزی اعتقاد داریم؟
برچسب گذاری شده در:                 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *