یک تصور
برای مشاور کسب‌وکار بیایم باهم تصور کنیم که داخل یک کارگاه نجاری هستیم. این کارگاه از یک جهت می‌تواند ذهن‌مان هم باشد. حالا کمی جلوتر باهم به این درک می‌رسیم که چرا؟
این کارگاه آشفته است.
چرا؟
چون هر دفعه که چیزهای تازه خریده‌ایم همان‌جوری روی هم تلنبار کرده‌ایم تا به وقتش بیایم و از آنها استفاده کنیم.
تکه‌های چوب، کوچک و بزرگ همه روی زمین و میز کار، حتی داخل قفسه‌های مخصوص ابزار پخش‌وپلا شده‌اند.
دِریل روی زمین افتاده است. برای اینکه آخرین باز از آن برای باز کردن یک پیچ محکم استفاده و همان‌جا رهایش کرده بودیم.
پیچ‌ها و میخ‌ها همه قاطی شده‌اند. بخاطر اینکه آخرین بار سرعتی دنبال میخ بودیم، و تمام نظم‌شان را بهم زده بودیم.
اما حالا اینجاییم. ایستاده در چارچوب در این کارگاهِ بهم‌ریخته و پر از غبار. برای چی؟
برای اینکه سفارش تازه‌ای داریم. قرار است یک قاب عکس چوبی درست کنیم. سایزش 50 در 70 است و یک هفته زمان برای ساختن‌اش داریم.
دریل کجاست؟
میخ‌های ریز کجا هستند؟
چوب‌های مخصوص قاب چی؟
باید تصمیم بگیریم که قبل از انجام سفارش کارگاه را تمیز کنیم.
پس شروع می‌کنیم.
اول زباله‌هایی که روی زمین پخش شده‌اند را برمیداریم و همه را توی یک پلاستیک جمع می‌کنیم و کنار می‌گذاریم.
بعد از آن هر چی پیچ و میخی که دور و اطراف ریخته شده را داخل یک جعبه می‌ریزیم.
آچارها و ابزار را داخل قفسهِ کوبیده شده به دیوار مرتب جایگذاری می‌کنیم.
تکه‌های چوب را مرتب به دیواری تکیه می‌دهیم.
حالا کمی مرتب شد.
اما هنوز کارگاه پر از غبار است.
جارو برمیداریم و جارو می‌کشیم.
دستمال برمیداریم و گردگیری می‌کنیم.
پنجره را باز می‌گذاریم تا هوای تازه داخل شود.
حالا می‌شود در این کارگاه کار کرد. حالا وقتش است که به سفارشت بپردازیم و بسازیمش.
جایگاه مشاور در این تصور کجاست؟
مشاور سوال می‌پرسد؟
پیچ‌ها کجا هستند؟ پیچ‌ها را پیدا می‌کنیم.
چه چوبی برای قاب عکس مناسب است؟ چوب را انتخاب می‌کنیم.
مشاور با سوال‌هایی که از ما می‌پرسد کمک می‌کند دریل را در قفسه بگذاریم. غبار را از روی میز پاک کنیم. او دریچه‌ای از ایده‌ها و راه‌کارها را برایمان باز می‌کند.
ذهن چطور؟
ذهن هم مانند کارگاه نجاری. پر از فکر است. انبوهی از دانش جدید و قدیم در آن جمع شده است. تجربه‌هایی از شکست و موفقیت در دیواره‌هایش یادداشت شده است. مشاور فضای پیچیده ذهن‌مان را مرتب کنیم و حتی خودمان به ایده‌ها و راه‌کارها برسیم.
می‌توان گفت مشاور یک پرسشگر از که راهنمایی می‌کند.
خلاصه
مشاور چراغ را با پرسیدن سوالات در هن ما روشن می‌کند. باعث می‌شود خودمان راه‌حل‌ها را پیدا کنیم و اگر به آنها بی‌توجه هستیم آنها را ببینیم.