امروز وقتی از خواب بیدار شدی، تمام ذهنت دنبال خوابهایی بود که دیده بودی. خوابهایی که هرچند ممکن است مسخره و یا بچگانه باشند؛ اما همین خوابها تو را به جایی برد که فکرش را هم نمیکردی. دیدار با آدمهایی
چقدر امروز تونستی روی افکارت کنترل داشته باشی؟
امروز بعد از اینکه ساعت 11 از خواب بیدار شدم و کمی زبان خواندنم. ذهنم الارم داد که خسته است و خوابش می اید. همه این الارم دلیلش این بود که شب بخاطر دارو نتوانستم خوب بخوابم و دائم چشمانم
خانه ما
تا به حال به خانههایمان فکر نکردهام. میگویم خانههایمان جسارتا منظورم این نیست که ما انقدر پولدار هستیم که پولهایمان را در خاکی حاصلخیز ریختهایم و خانهای در آن کاشتهایم، نه. منظورم همان خانههای مستاجری است که همه چند صباحی