بخش حرف‌های خودمانی راه افتاد

تخصصی از وقتی که موضوع تخصصی که برای خودم انتخاب کردم را اینجا، در سایتم پیاده‌سازی کردم؛ دیگر نتوانستم مثل قبل بیایم و حرف‌های درون مغزم را خالی کنم. گفته بودم اینجا انگار خانه دوم من است یادتان هست؟ پس

کاغذ

تمام عصبانیتم را روی کاغذ خالی می‌کنم. تمام سیاهی‌ها از مغز درحال انفجارم به کاغذ سفید ریخته می‌شود. کاغذ مچاله می‌شود و خودش را به سطل پرتاب می‌کند. کاغذ بیچاره، تمام  اخم من و تمام جوشش من را برای خودش

دَر را ببند!

دَر اتاق رو بست. اما فایده‌ای نداشت. صداها انگار بلندتر شده بودند. با خودش زمزمه می‌کرد ای کاش مثل کودکی هرکس حرفش را ارام می‌زد تا مبادا ارامش کودک در خطر بیوفتد. اما هر چه بزرگ‌تر شد، صداها بلندتر و