از دیروز نوشتن صفحات صبحگاهی را شروع کردم. با اینکه یک روز از شروع این حرکت گذشته است.
به نکتهای توجه کردهام که ما بیشتر اوقات یاد میگیریم چگونه عمل کنیم تا رو به بهبود برویم، اما بعد از مدتی راهکارها را فراموش میکنیم.
یک سالی میشود که صفحات صبحگاهیام را ننوشتم. اما از دیروز که شروع کردم حال و هوایی به من دست داده است که انگار روحم که از تن جدا شده بود، حالا با نوشتن فاصله میان روح و جسمم کم شده است و من رو به بهبود و پیش رفتنم.
تاثیر صفحات صبحگاهی در من نتیجهاش جمعبندی افکارم است.
خالی شدن ذهن و آمادگی برای یادگیری و شروع یک روز جدید است.
میخواهم بر کنارش ماندن، پافشاری کنم.
صفحات صبحگاهی را از کتاب راه هنرمند یاد گرفتهام و حالا که حرف میزنم 3 دفتر تمام کردهام و حالا میخواهم این دفتر را هم تمام کنم.
کتاب راه هنرمند، دیجیکالا
جولیا کامرون در کتاب راه هنرمند چنین میگوید:
صفحات صبحگاهی چیستند؟ به طور ساده میتوان گفت که صفحات صبحگاهی، سه صفحه دستخط معمولی و روی هر سطر از برگ دفتر است که به طور تداعی آزاد و بدون تفکر مینویسید و دست از روی کاغذ بر نمیدارید.
هدف از صفحات صبحگاهی، فقط حرکت دست بر روی کاغذ و نوشتن و بیرون ریختن همه چیزهایی است که به ذهن میاید.
صفحات صبحگاهی وسیله اصلی شفای خلاقیت است.
هرکس که وفادارانه صفحات صبحگاهی را مینویسد، به سوی اتصال با منشا خردی درونی هدایت میشود. وقتی گرفتار وضعیتی دردناک یا مشکلی میشوم فکر میکنم نمیدانم چگونه از پس آن برایم، به سراغ این صفحات میروم و هدایت میطلبم.
فایدهاش چیست؟ و این سوال یعنی ترس، و ترس یعنی این که در خفا نومید هستید. پس همه ترسهایتان را بر روی کاغذ بیاورید. همه چیز را بر روی کاغذ بیاورید، و سه صفحه از همه چیز را.
راستی برای نویسندگی و صفحات صبحگاهی به سایت شاهین کلانتری سر بزنید: