امروز سر کلاس نظم شخصی که اولین روز هر ماه برگزار می‌شود؛ راجب اینکه حرف و عمل باید فاصله‌ی کمی داشته باشند، حرف زده شد.
اول از همه خواسته شد، هرکس به خودش نمره‌ای بدهد.
تا مشخص شود هرکس تا چه حد حرف و عملش نزدیک به هم است. از 1 تا 10.
من شماره 6 را انتخاب کردم.
من در زمینه‌هایی که مسئولیتی به گردنم باشد هر حرفی را که بزنم عملی می‌کنم و می‌توانم در این زمینه به خودم نمره 9 بدهم.
آن یک رقم هم بخاطر اینکه من خالی از اشتباه نیستم، کم می‌کنم.
مورد بعدی حرف‌ها و اعمالم در رابطه به اطرافیانم است.
سریال تازه‌ای تماشا می‌کنم که دو شخصیت اصلی این سریال به تشخیص معلم‌هایشان جامعه‌ستیز هستند.
نه اینکه با جامعه در جنگ باشند. نه این که با جامعه کنار نمی‌آید. فقط خودشان هستند. یعنی اینکه به خودشان اعتماد دارند و می‌دانند از پس هر کاری بر می‌آیند اما داخل اجتماع کمی سخت ارتباط می‌گیرند.
منم احساس می‌کنم همین خصوصیت را دارم.
درحالی که همه غصه‌دار و ناراحت هستند از اینکه در خانه گرفتار شده‌اند برای کرونا. من احساس در خانه امنیت و ارامش می‌کنم.
البته این داستان استثنا هم دارد. تا حالا راجب میان‌گراها شنیده‌اید؟
این افراد ما بین افراد برون‌گرا و درون‌گرا هستند. من یک میان‌گرا هستم گاهی از شلوغی لذت می‌برم و گاهی از خلوتی.
البته بیشتر علاقه‌ام به طرف خلوتی است.
من بیشتر وقت‌ها حرف نمی‌زنم یا اگر قرار باشد حرفی بزنم راجب‌اش کلی فکر می‌کنم و با هئیت مدیره درونی‌ام مشورت می‌کنم و بعد حرفم را می‌زنم.
اما نمی‌دانم چرا در این زمینه خطاهایم بیشتر است. مثلا با اینکه خیلی فکر می‌کنم اما باز هم حرفی به میان می‌اید که نمی‌توانم به آن عمل کنم. و این مورد هم به نفع من گران تمام می‌شود و هم به نفع من. درسته وقتی ما حرفی را می‌زنیم و عملی‌اش نمی‌کنیم دیگر اطرافیان ما را جدی نمی‌گیرند.
هر چقدر هم بهانه داشته باشیم فایده ندارد. پس من در این زمینه به خودم نمره 4 می‌دهم.
و اما بخش بعدی ارتباط من با من.
راستش من دائم درحال از نو شروع کردنم. آدم تنبلی نیستم ولی سعی می‌کنم هیچوقت لحظه‌هایم را بد نگذرونم. هر کاری که در اون لحظه دوست دارم را انجام می‌دهم.
برای همین است که سرعت حرکتم کند است. اما راضی هستم چون که این باعث ارامش روحم است. و من هم موفقیت را می‌خواهم هم ارامش روان را.
بحث اصلی این است که با این از نو شروع کردن خیلی وقت‌ها حرف و عملم بهم نمی‌رسند یا حرفم جلو می‌دود یا عملم.
برای تنظیم این مورد می‌خواهم در ماه مرداد تلاش کنم.
احساس می‌کنم وقتی از خودم شروع کنم موارد بالا هم خود به خود تنظیم می‌شوند.
پیشنهاد برای خودم، این است که برنامه‌ای را که طبق توان و انرژی‌ام است را تنظیم کنم و سعی کنم تا روز 31 مرداد پای بندش باشم. احساس می‌کنم می‌شود موفق شد.
نظر شما چیه؟

یک مرداد هزار و چهارصد
برچسب گذاری شده در:                             

2 نظر در مورد “یک مرداد هزار و چهارصد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *