گفت: بیحوصلگی اجازه این را که بنویسم به من نداد.
مانعی که باید با او دوست شد. باید درکش کرد.
اگر بیحوصلهای باید دست خود بیحوصله ات را بگیری و با او حرف بزنی پیش بروی تا انکه بالاخره چهره سیاه و سفید او رنگی شود.
حتی اگر بیحوصلهای بنویس از کجا معلوم شاید حوصله گم شده و سررفتهات پشت کلمات پنهان شده باشد.
یک مقاله درمورد بیحوصلگی و بیکاری نوشتم اگه دوست داشتی یک سر بزن.
در ادامه بیحوصلگی